جمع اضداد
دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۲۴ ب.ظ
شارژ دارد اما خاموش می شود،
شارژر را وصل میکنم، حجم باتری را یک درصد می زند
روشن می شود، بالای 30 درصد شارژ داشته
موبایلم را میگویم،
حالش نامعلوم است،
هم خراب شده هم نشده
هم حالش خوب است هم نیست
درست مثل صاحبش!
کتری را گذاشته ام روی گاز
منتظریم آب جوش بیاید برای مهمانها چای درست کنیم،
مهمانمان به مادرم میگوید: «دخترت دل گنده اس، دلش هیچ جوش ندارد.»
میخواهم باشم، در عین نبودن
نمیخواهم نباشم، هستی به جبر یا اختیار، خواسته ام است.
میخواهم بروم، در عین اینکه ریشه دوانیده ام
از سکون خسته ام، اگر بمانم خواهم پوسید.
ای کاش خواسته هایم برآمده از دل بود، بگویم دلم میخواهد و بدانم هوس است، هوسی که به دمی میگذرد
اما عقل را، استیصال منطق را نمیشود به راحتی سردرگم ساخت.
۹۸/۰۴/۰۳