شَـرحِ مـاوَقَــعِ

از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند

شَـرحِ مـاوَقَــعِ

از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند

شَـرحِ      مـاوَقَــعِ

به نام آنکه همه چیز اوست.

آخرش روزی بهار خنده هامان می رسد
پس بیا با عشق،فصل بغضمان را رد کنیم
(قیصر)


بهار نارنج حکم یک دفترچه یادداشت دارد.

ان شاالله حتی برای یک نفر مفید باشد.

(از نظرات استقبال می شود)



۶ مطلب با موضوع «دانشگاه» ثبت شده است

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۱۹
دختر ِ بهار نارنج

روزی که انتخاب کردم دانشگاه بروم، دقیقا میداستم که دلم میخواهد چه کاره بشوم! هدفم از انتخاب گرایشم را هم میدانستم. برای همین روی تصمیم در انتخاب رشته و گرایش و دانشگاه راه دور ماندم. این که زن ِ پسردایی ِ مادربزرگم حتی زنگ بزند  و قبولی در دانشگاه حتما دولتی را به من تبریک بگوید و مثل همه انتظار داشته باشد یا پزشکی قبول شده باشم یا نهایتا یک رشته ای از زیرگروه اول رشته ی تجربی ؛ هم نتوانست در انتخابم متزلزلم کند. حالا که در آستانه فارغ التحصیلی هستم و همچنان علاقه مند به رشته و حرفه ای که انتخاب کردم؛ سوال حالا یعنی چه کاره میشوی را دور وبری ها زیاد  میپرسند. جواب میدهم : ان شاالله مدرس ! 

-خوب . کجا؟ اسنخدام هم میشوی؟ یا باید بروی توی همین اموزشگاه ها کار کنی؟

+ هرچی خدا بخواد. تا ببینیم شرایط چی پیش میاد.

- یعنی چی؟ نمیخوای زحمت 4 ساله ات به بار بشینه؟

+راستش خیلی علاقه دارم یه مهدقرآن الکترونیکی دو زبانه  بزنم.

-همین؟ اگه نشد؟ پرس و جو کن آشنا پیدا کن که حتما یه جایی دستت بند شه! زشته 4سال درس خوندی،البته دیگه همه لیسانسو که دارن!

+نیازی نمیبینم. از هرکاری خوشم نمیاد. بخصوص کارمندی و پشت میز نشینی رو برای خودم نمی پسندم. اگر شغل موردعلاقمو پیدا نکنم لزومی نمیبینم که حتما شاغل باشم.

- پس میخوای چیکارکنی؟

+ بچه های خودمو خوب تربیت کنم. اولویت خانوادمه.

-پس وقتتو هدر دادی این همه سال رفتی دانشگاه. مینشستی تو خونه راحتتر نبودی تابری یه شهردور و ایـــــــن همه سختی بکشی؟

+نه . ازکاری که کردم پشیمون نیستم.درسای زیادی اموختم که توی خونه شاید نمیتونستم یاد بگیرم. حداقل بهم استقلال شخصیتی و فکریم در کنار وابستگیم به خانواده ام ثابت شدو خیلی فواید دیگه.

- برو بابا . اگه نمیخوای بری سرکار درسو ول کن.

+ هدفم کسب علمه عزیزم.

-همون بحث مادر خانه دار ِ باسواد و این حرفا؟

+ نه . اتفاقا بااون هم مخالفم. اون مادر ِ مدرک داره .نه با سواد .

- یعنی چی؟

+میتونی ربط غالب رشته های اموزشی دانشگاهی رو با باسواد شدن یه خانم و تربیت بهتر بچه هاش برام توضیح بدی؟

-خوب نه!

+مادر من دانشگاه نرفته ولی هم علمش هم سوادش از خیلی دانشگاه رفته های امروزی بالاتره. من حتی دخترای خودمم به زور درگیر کنکور و دانشگاه نمیکنم. گزینه های زیادی جلوروشون میزارم. ما یه انسان تک بعدی شدیم. یا دانشگاه یا هیچ!

و ...



*ادامه دارد

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۹
دختر ِ بهار نارنج
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۴ ، ۲۰:۲۴
دختر ِ بهار نارنج

درخت


*

دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
باید بسنده کرد به رویای دیدنت

بالاتر از نگاه منی! آه! ماه من!
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت
(مکان : مازندران)


**
فرمود :  ای یعقوب !  در یک دل ؛ دو معبود جای نمی گیرد .

یعقوب گفت : من یوسف را آینه ی جمال حق می دیدم . وگرنه خود آینه که دیدن ندارد.

فرمود : چه وقت جدت ابراهیم ؛  از ازمون الهی سرافراز بیرون  آمد؟

یعقوب جواب داد : همان هنگام که  از اسماعیلش گذشت ؛ دل برید ؛ عبور کرد . (سریال یوزارسیف)


*** از مما تحبونت بگذر دختر !



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۱۲:۰۰
دختر ِ بهار نارنج

جهاداکبر

 

جهاد اکبر نه یک اسم بلکه یک عمل است. عملی بزرگ و انسان ساز. جهاد اکبر همان مبارزه ی طاقت فرسای همیشگی با نفس که باید حق ان را به جا اورد. حفظ و صیانت نفس از کژیها و انحرافات ،شرط پیروزی در این صحنه نبرد است.حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب حیات عارفانه امام علی (ع) چنین می نویسد: نبرد با دشمن مهاجم بیرونى که تهاجم به وطن را پیشه، و تاراج آن را در سر دارد «جهاد اصغر» است. و نبرد عقل با نفس امّاره شهوت‏گرا و غضب آلود «جهاد اوسط» است. و نبرد قلب و عقل و جنگ حضور و حصول و دفاع شهود عین در برابر فهم ذهن «جهاد اکبر» است، که هجرت کبرا را به همراه دارد. و به بیانی دیگر ایشان مصادیق این تعاریف را چنین بیان می کنند:
(فن اخلاق) که براى پرورش مجاهد نستوه به کار می آید، جهاد اوسط است تا از کمند هوا برهد و از کمین هوس نجات یابد و به منطقه امن قسط و عدل برسد. و (فنّ عرفان) براى پرورش سلحشور مقاوم جهاد اکبر است تا از مرصاد علم حصولى برهد و از رصد برهان عقلى رهایى یابد و از محدوده تاریک مفهوم و باریک ذهن نجات پیدا کند و به منطقه‏اى که مساحت آن بیکران است بار یابد و از طعم شهود طرفى ببندد و از استشمام رایحه مصداق عینى متنعّم شود.


*کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ - چه بسیار گروه‏هاى کوچکى که به فرمان خدا، بر گروه‏هاى عظیمى پیروز شدند و خداوند، با صابران (و استقامت ‏کنندگان) است. بقره 249
**طالوت این پیروزی را مدیون مبارزه با هواهای نفسانی و تزکیه نفس می باشند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۹
دختر ِ بهار نارنج

اصفهان/تیرماه94

تازه کفش های چرم مصنوعی که عصر خریده بودم راه به پا کرده بودم که موبایلم زنگ خورد. بدو بدو امدم توی هال  وجواب دادم. از اتحادیه بود. ساعت ده دقیقه به ده شب اتحادیه با من چه کاریمیتوانست داشته باشد؟ ان سوی خط دبیرفرهنگی بود. تهِ تهِ مکالمه مان یک دقیقه هم نشد.

- باید زودتر خدمتتان عرض می‌کردیم.کارت وروداضافه‌ای فعلا نداریم خانم.ریسک رفتنتان پنجاه_پنجاه است.خودتان قبل از امدن به تهران تصمیم بگیرید.

بابغض،حرف های ناگفته درگلویم را فرو دادم. سرم را که برگرداندم مامان گفت:

-دلم خیلی روشنه؛برو به سلامت.

توی راه ترمینال ,سادات نوشت : ازاول هم دلم روشن بود. برو.مطمئن باش او را خواهی دید. دعایم بدرقه راهت خواهدبود..

****

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۱
دختر ِ بهار نارنج